کد خبر: 1332854
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۱
مهیار خلیلی

سالروز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، فرصتی است دوباره برای بازخوانی عالی‌ترین سند حقوقی و سیاسی کشور؛ سندی بنیادین که ساختار قدرت، روابط دولت و ملت، حدود آزادی‌ها، تکالیف عمومی، اصول بنیادین اداره جامعه و آرمان‌ها و آمال عقیدتی یک جامعه را تعیین می‌کند. نگرشی دگرباره در تاریخچه شکل‌گیری این قانون، نقش مردم در تصویب آن و موانع تدوین این میثاق ملی، می‌تواند برای حکمرانی امروز الهام‌بخش باشد. 
تاریخچه تدوین قانون اساسی؛ تلاقی اراده عمومی و تخصص حقوقی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، یکی از ضروری‌ترین اقدامات برای تثبیت نظم جدید سیاسی، تدوین قانون اساسی بود. پیش‌نویس اولیه توسط گروهی از حقوقدانان و اندیشمندان تهیه شد، اما نقطه عطف روند تدوین، برگزاری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی بود. این مجلس که با رأی مستقیم مردم شکل گرفت، متشکل از طیفی از فقها، حقوق‌دانان، اساتید دانشگاه و چهره‌های سیاسی بود که طی جلسات فشرده و مباحثاتی گسترده، مضمون نهایی قانون اساسی را شکل دادند. جامعه آن زمان در حال گذار از سلطنت متمرکز به الگویی تازه از حکمرانی بود که بر دو پایه مشروعیت ساز «جمهوریت» و «اسلامیت» استوار گردد. نهایتاً متن مصوب مجلس خبرگان در آذر ۱۳۵۸ به همه‌پرسی گذاشته شد و با رأی مردم رسمیت یافت. 

 نقش مردم در تصویب قانون اساسی؛ بنیان مشروعیت و اعتبار اجتماعی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از معدود قوانین اساسی در جهان است که از سه سطح مشارکت مردمی بهره‌مند بوده که در نوع خود دستاورد سترگ و مردم سالارانه انقلاب اسلامی به حساب می‌آید:
۱) مشارکت در تعیین نوع نظام سیاسی، 
۲) مشارکت در انتخاب تدوین‌کنندگان قانون اساسی، 
۳) مشارکت در تأیید نهایی متن در همه‌پرسی. 
این مشارکت سه‌لایه، به قانون اساسی جایگاهی منحصر‌به‌فرد از حیث مشروعیت و مقبولیت اجتماعی بخشیده است. رأی ملت، این سند را از سطح یک «متن حقوقی» فراتر برده و آن را به «میثاق ملی» تبدیل کرده‌است. 
موانع و چالش‌های تدوین قانون اساسی؛ عبور از یک پیچ تاریخی مهم
تدوین قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ در بستر شرایطی پیچیده و پرتنش رقم خورد. چالش‌های آن دوران را می‌توان چنین برشمرد:
- فضای سیاسی ملتهب پس از انقلاب که فرآیند اجماع‌سازی را دشوار می‌کرد. 
- تنوع و تقابل گرایش‌های فکری از اسلامی تا لیبرال و از اسلامگرای انقلابی تا چریک سوسیالیست. 
- نبود تجربه معاصر در طراحی یک الگوی کامل حکمرانی پس از سال‌ها سلطنت متمرکز. 
- فشار زمان برای شکل‌دهی سریع نهاد‌های بنیادین نظام. 
با وجود این شرایط، قانون اساسی با ترکیبی از نگاه حقوقی، فقهی، انقلابی و کارشناسی تدوین شد و ساختاری منسجم و چندلایه برای اداره کشور بنیان نهاد. 

 بازخوانی امروزین قانون اساسی؛ ضرورت وفاداری به نص و روح میثاق ملی
پس از بیش از چهار دهه از تصویب قانون اساسی، اهمیت اجرای دقیق و بی‌تبعیض اصول آن بیش از هر زمان دیگر احساس می‌شود. از منظر حقوق عمومی، چند نکته کلیدی در بازخوانی امروز این سند قابل‌توجه است:
قانون اساسی نه فقط رأس هرم هنجارها، بلکه معیار سنجش کیفیت حکمرانی است. هر سیاست عمومی، قانون‌گذاری یا تصمیم حکومتی باید در چارچوب اصول این سند ارزیابی شود. 
فصل سوم قانون اساسی که درباره حقوق ملت است، از مهم‌ترین بخش‌های این سند محسوب می‌شود. اجرای دقیق و بی‌کم‌وکاست این اصول، اعتماد عمومی را تقویت کرده و پیوند دولت و ملت را تحکیم می‌بخشد. قانون اساسی زمانی کارآمد است که مقامات و آحاد مردم به آن التزام داشته باشند. نهادینه‌سازی قانون‌مداری، نه با دستور، بلکه با افزایش شفافیت، پاسخگویی، آموزش عمومی و تقویت نهاد‌های نظارتی تحقق می‌یابد. قانون اساسی ظرفیت تفسیر پویا و مستمر دارد و می‌تواند برای پاسخ‌گویی به چالش‌هایی همچون حقوق دیجیتال، فضای مجازی، محیط‌زیست، فناوری‌های نو و تحولات مشارکت سیاسی نسل جدید مورد استفاده قرار گیرد. 
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجموعه‌ای از اصول بنیادین و اساسی است که آینده حکمرانی کشور بر پایه اجرای درست آن شکل می‌گیرد. سالروز تصویب این سند، یادآور این حقیقت است که استحکام هر نظام سیاسی در گروی احترام به قانون اساسی و پایبندی عملی به مفاد آن است. اجرای صحیح این میثاق ملی، راه نیرومندی برای تقویت اعتماد عمومی، افزایش کارآمدی و پیشبرد آرمان‌های ملت انقلابی ایران خواهد بود.

برچسب ها: قانون اساسی ، حقوق ، فقها
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار